بافت
سطح اجسام مختلف از بافت های متفاوتی پوشیده شده است. مثلا سطح یک قطعه چوب یا یک ورقه فلزی یا سطح یک سنگ را در نظر بگیرید. حتی وجود تعداد زیادی از اشیاء در کنار هم نیز بافت (Texture) ایجاد می کنند، به عنوان مثال سطح ماسه کنار دریا و یا برگ های پاییزی بر روی سطح زمین می توانند نمونه هایی از بافت باشند.
انسان پس از تولد و از همان ابتدای دوران نوزادی و سپس کودکی با لمس اشیای مختلف تجربیات جدیدی کسب می کند و با درک آنها خصوصیات هر شیء را در حافظه خود ذخیره می نماید. با گذشت زمان و افزایش سن، خیلی از تجربیات لمسی افراد به تجربیات بینایی تبدیل می شوند به این صورت که فرد با دیدن یک شیء خاص می تواند حالت، جنس و خصوصیات آن را بدون لمس کردن آن ادراک کند.
همین موجب می شود که بافت عناصر مختلف بر احساس بیننده تاثیر گذار شود. بافت عناصر تصویر در بیننده تجربیات قبلی و واقعی او را تداعی می کند و احساس مربوط به آن تجربیات را در وی بر می انگیزد.
چند نمونه بافت با حالت های مختلف.
نمایش بافت عناصر ، نقش مهمی در نحوه بیان نمایشی در عکس دارد. با استفاده هوشمندانه از بافت، می توان عناصر تخت و دو بعدی تصویر را به شکل زنده و سه بعدی نمایش داد. همچنین می توان حس های مختلفی در بینند القا نمود.
همچنین با استفاده از نور و سایه می توان بافت های مختلفی در عکاسی ایجاد نمود. مثلا بافت ایجاد شده در سطح یک مزرعه گندم که با نور افقی خورشید در بعدازظهر روشن شده است را در نظر بگیرید. یا در عکاسی پرتره که با نحوه تاباندن نور بر روی پوست صورت فرد می توان حالت های مختلفی از بافت پوست را به نمایش گذشت.
در این تصویر که در کویر مرنجاب ثبت شده است، بافت ماسه های کویری در تقابل نور و سایه بطور برجسته دیده می شود.
اصولا بافت های نرم و یکنواخت همچون آب ساکن، می تواند احساس آرامش و سردی را در بیننده القا کند و بافت های زمخت و خشن حس ناآرامی و تشویش را تداعی نماید. با استفاده هوشمندانه از بافت می توان قدرت زیادی به تصویر بخشید. جزئیاتی از تصویر که توسط بافت به بیننده منتقل می شود از عوامل موثر در جلب توجه مخاطب است.
زبری ماسه در برابر سطح صاف شیشه عینک کاملا حس می شود.
نمایش بافت عناصر تصویر می تواند اطلاعات بیشتری در مورد آن عناصر به بیننده ارائه دهد. مثلا در تصویر یک ابزار قدیمی یا نمایش پرتره یک فرد مسن، بافت موجود بر روی سطح ابزار و یا بافت پوست فرد می تواند نشان دهنده تاریخچه و یا سن آنها باشد. این موضوع در مورد اشیای مختلفی همچون چوب، فلز، گل، درخت، سنگ، پوست افراد و ... صادق می باشد.
بافت صورت می تواند نمایش دهنده حالت و سن افراد باشد.
ایجاد تضاد با استفاده از بافت
اگر در یک تصویر عناصر بصری مجاور هم، تونالیته یکسانی داشتند، فقط در صورتیکه آنها بافت متفاوتی داشته باشند از یکدیگر قابل تفکیک خواهند بود. در یک تصویر، بافت سطوح مختلف می تواند بین اجزاء تصویر تضاد ایجاد کند و تاکید بر موضوع خاصی را موجب شود.
خانه سنتی در روستای طره در همسایگی ابیانه از توابع نطنز. به جنس متفاوت بافت کاهگلی دیوار با بافت چوبی پنجره ها توجه کنید.
نقش نور در نمایش بافت
تابش نور مایل بر سطح یک عنصر موجب می شود بافت آن با برجستگی بیشتری نمایش داده شود. هر چه زاویه نور کمتر باشد معمولا جلوه بافت بیشتر خواهد بود. هنگامی که نور بطور مستقیم بر سطح یک جسم می تابد، پستی بلندی های آن را به صورت یکنواخت روشن می کند و حس برجستگی بافت را کاهش می دهد. ولی نور جانبی و مایل می تواند سایه های عمیقی در سطح بافت ایجاد کند و با افزایش کنتراست (Contrast) برجستگی بیشتری به بافت ببخشد. بافت هایی مثل چوب که زبر و دانه دار هستند با تابش نور مایل ، برجستگی بیشتری خواهند یافت.
برجستگی بافت با تاباندن نور مایل به سطح آن افزایش می یابد.
تنوع در بافت
استفاده از بافت های مشابه و یکنواخت در تصویر می تواند کسل کننده باشد همانطور که بکارگیری بافت های مختلف و بسیار زیاد نیز موجب شلوغی و عدم جذابیت تصویر خواهد شد.
وجود بافت های یکنواخت یا مشابه در اجزای تشکیل دهنده تصویر، تفکیک پذیری آنها را در هنگام مشاهده کاهش می دهد. اگر لازم شد که از چنین صحنه هایی عکاسی کنید، برای اینکه بتوان بر سوژه مورد نظر تاکید نمود، بایستی حتما از روش های دیگر ترکیب بندی (Composition) بطور هوشمندانه استفاده کرد تا از حس یکنواختی و کسالت تصویر جلوگیری شود.
بافت های مشابه و ایجاد شلوغی در تصویر موجب عدم جذابیت آن می گردد.
بافت بصری در تصاویر
اصطلاح بافت بصری یا بافت دیدگانی (Visual Texture) زمانی بکار می رود که بطور مصنوعی بر روی کل تصویر بافت ویژه ای ایجاد شود. به عنوان مثال در عکس های سیاه و سفید قدیمی که به علت کیفیت پایین تصاویر بر روی آنها دانه هایی دیده می شد که سرتاسر عکس را در بر می گرفت و یا در عکس هایی که بر روی کاغذ های بافت دار چاپ می شوند، بافت موجود بر روی کاغذ در جلوه بصری تصویر تاثیر گذار می باشد.
برخی عکاسان برای اینکه جلوه های بصری خاصی در تصاویر دیجیتال ایجاد کنند از نرم افزار های ویرایش عکس استفاده کرده و بر روی سطح تصویر بافت هایی بوجود می آورند. این روش در عکاسی سیاه و سفید شایع تر است.
بر روی تصویر سیاه و سفید با استفاده از نرم افزار فوتوشاپ دانه ایجاد شده است.
رنگ
رنگ (Color) می تواند بر حالت احساسی عکس (Mood affect) و طریقه تاثیر گذاری بر بیننده موثر باشد. نور سفید از سه رنگ اصلی قرمز، سبز و آبی (RGB) تشکیل شده است و سایر رنگ ها از ترکیب این سه رنگ حاصل می شوند.
میزان روشنایی و تاریکی در هر رنگ نیز نشان دهنده تونالیته آن رنگ است. رنگ روشن دارای تونالیته بالاست و اگر تونالیته آن بیشتر شود به سمت رنگ سفید سیر می کند. با کاهش تونالیته یک رنگ، آن رنگ تیره تر دیده می شود و در حالت حداکثر تونالیته، به رنگ سیاه دیده خواهد شد.
عناصر رنگی برای چشم مخاطب جذابیت دارند، به همین دلیل شدت رنگ عناصر بصری مورد استفاده و جای آنها در داخل کادر تصویر باید با دقت تعیین شود تا عکس، آن چیزی را که شما می خواهید منتقل نماید. چگونگی بکارگیری رنگ به صورت تنها و یا با سایر عناصر تصویر در نحوه اثربخشی آنها نقش دارد.
رنگ های مختلف حالت ها و حس های گوناگونی را تداعی می کنند. مثلا رنگ های قرمز و زرد حس گرمی، حرارت، جنب و جوش و در عین حال راحتی را القا می نمایند در حالی که رنگ های آبی و سبز بیشتر آرامش بخش و سرد هستند. رنگ سبز عموما یادآور سرسبزی و طراوت است.
علت این امر مشخص است. ذهن انسان بر اساس یافته هایی که در طی سال های رشد خود کسب می نماید، همواره آموخته است که چیزهایی مثل نور خورشید و آتش که گرما بخش هستند با رنگ های قرمز ، نارنجی و زرد مرتبط بوده اند و همچنین آب، یخ، مناظر برفی و پوشش های گیاهی با رنگ های آبی، سبز یا رنگ های مشابه در ارتباط می باشند. با استفاده هوشمندانه از رنگ می توانید در هنگام عکاسی حس خاصی را که مورد نظرتان است در جهت مطلوب ارتقا دهید.
اثرات شایع رنگ های مختلف بر روی حالت تصویر
رنگ های اشباع
با استفاده از رنگ می توان توجه بیننده را به تصویر یا عناصر خاصی از تصویر جلب نمود. اشباع رنگ (Color Saturation) می تواند حس رنگ را تشدید کند. از طریق بکارگیری رنگ های تشدید شده یا اشباع می توان بر عناصر ویژه ای از تصویر تاکید نمود.
میزان نور بر روی نحوه نمایش رنگ تاثیر مستقیم دارد. در نور کم فقط رنگ هایی که اشباع زیادی داشته باشند دیده می شوند و در نور خیلی زیاد رنگ ها دیده نمی شوند.
از رنگ می توان برای متعادل کردن تصویر استفاده کرد. یک عنصر بصری کوچک با رنگ اشباع شده در گوشه ای از کادر تصویر می تواند عناصر بزرگتری که اشباع رنگی کمتری دارند و در سمت دیگر تصویر قرار گرفته اند را متعادل کند.
هنگام مواجهه با یک صحنه رنگی خصوصا اگر رنگ های مختلفی در آن بکار رفته باشد، بهتر است قبل از گرفتن عکس، به ترکیب بندی تصویر و محل قرارگیری دوربین دقت کنید بطوریکه با ایجاد یک الگوی بصری مناسب، چشم بتواند با مشاهده تصویر نهایی، رنگ های مرتبط با هم را دنبال کند. در عکاسی آتلیه ای و محیط های استودیویی با امکان جابجایی عناصر بصری مورد نظر، بیشتر می توان بر این کار کنترل داشت.
عموما بهتر است تصمیم گیری برای افزایش اشباع رنگ تصویر یا قسمتی از آن در هنگام عکاسی و با استفاده از تنظیمات دوربین انجام نشود. در صورت لزوم برای افزایش اشباع رنگ ها از نرم افزارهای اختصاصی ویرایش عکس استفاده کنید.
قبل از دوران عکاسی دیجیتال، استفاده از فیلتر های رنگی برای تشدید یا کاهش رنگ های موجود در صحنه کاربرد زیادی داشت. ولی در عکاسی دیجیتال عموما تغییرات مورد نظر در هنگام ویرایش تصویر اعمال می گردد، اگر چه هنوز هم بعضی عکاسان از این نوع فیلترها استفاده می کنند.
رنگ ستاره دریایی چشم بیننده را به سمت خود هدایت می کند.
ایجاد تضاد با استفاده از رنگ
استفاده از رنگ های متضاد یا رنگ های دارای کنتراست زیاد از روش های مورد استفاده در ترکیب بندی تصاویر رنگی می باشد. در عکس های رنگی، چشم سریعا جذب رنگ های متضاد می شود. مثلا اگر در یک صحنه که از انبوه درختان و شاخه و برگ سبز پوشیده شده است، عنصری قرمز رنگ در نقطه ای از تصویر قرار گرفته باشد، چشم مخاطب سریعا به سمت آن هدایت می گردد.
هنگامی که رنگ های متضاد روبروی هم قرار می گیرند، اصطلاحا گفته می شود که کنتراست رنگی بالاست و وقتی رنگ های مشابه در کنار هم قرار گیرند، کنتراست رنگی پایین است.
توجه کنید که این موضوع با کنتراست مربوط به تونالیته متفاوت می باشد. کنتراست تونالیته بر اساس میزان روشنایی و تاریکی عناصر بصری تعریف می شود و ارتباطی با رنگ ندارد. مثلا ممکن است دو رنگ ارغوانی تیره و سبز تیره در کنار هم باشند که با یکدیگر کنتراست رنگی شدیدی ایجاد می کنند ولی هر دو تیره بوده و تونالیته ای نزدیک به هم داشته باشند. به عبارتی کنتراست تونالیته آنها پایین است. اگر چنین تصویری را به یک تصویر سیاه و سفید تبدیل کنید، خواهید دید که تفاوت چندانی در تونالیته دو عنصر رنگی مذکور وجود ندارد و در تصویر سیاه و سفید تفکیک چندانی از یکدیگر نخواهند داشت.
لازم به یادآوری است که در حالت معمول وقتی در متون مختلف یا در گفتگوها از کلمه کنتراست به تنهایی استفاده می شود، منظور کنتراست تونالیته و تفاوت بین مناطق روشن و تاریک تصویر می باشد.
وجود کنتراست رنگی ملایم، حس آرام و ملایمی به تصویر می بخشد و برعکس حضور رنگ های قوی با کنتراست شدید، حس کاملا متفاوتی را القا می نماید.
از رنگ های متضاد با اشباع زیاد در تصویر استفاده شده است.
ایجاد ریتم رنگی
در تصویری که چند عنصر بصری با رنگ های مشابه یا مرتبط با هم در آن قرار گرفته است، چشم مخاطب آن عناصر را دنبال می کند. تکرارها و طنین های ظریف رنگ در کادر تصویر، ریتم بصری ایجاد می نماید، بطوریکه گاهی آنها را به صورت یک کل واحد نمایش می دهد. ریتم حاصل از عناصر رنگی مشابه می تواند تاثیر قدرتمندی در هدایت چشم به یک سمت خاص در کادر تصویر داشته باشد.
چشم مخاطب عناصر بصری با رنگ های مشابه را دنبال می کند.
ساده کردن محیط رنگی
کاستن از تعداد رنگ های مورد استفاده در تصویر موجب سادگی و تقویت ترکیب بندی آن خواهد شد. رویکرد کمینه گرایی یا مینیمالیستی (Minimalism) در استفاده از رنگ ها می تواند بر روی سوژه اصلی تاکید بیشتری ایجاد نماید. باید دقت کنید که قرار گیری عناصر منفرد با رنگ متضاد یا متفاوت با رنگ کلی تصویر، در ناحیه ای از کادر تصویر می تواند موجب عدم تعادل گردد و چشم را شدیدا به سمت خود بکشاند. البته شاید این کار را عکاس بطور هدفمند انجام دهد ولی در هر حال لازم است به تاثیر قدرتمند این نوع ترکیب بندی دقت نمود زیرا گاهی می تواند بر ترکیب بندی تصویر اثرات نامطلوبی بگذارد.
استفاده از رنگ های محدود در ترکیب بندی تصویر
روشنایی و تون
به میزان روشنایی و تاریکی عناصر تصویر، اصطلاح تون (Tone) بکار می رود. وضعیت تونالیته (Tonality) عناصر موجود در تصاویر نشان دهنده نحوه توزیع روشنایی (Lightness) و تاریکی (Darkness) در آنها می باشد و با تغییر آن می توان حالت های مختلفی در تصویر ایجاد نمود.
کنتراست یا تضاد نشان دهنده تفاوت بین روشنایی و تاریکی عناصر تصویر است. کنتراست بالا می تواند بافت های تصویر را برجسته تر سازد و کنتراست پایین، تونالیته تصویر را ملایم می کند. بر اساس نوع تصویری که مورد نظر عکاس است، می توان از کنتراست های بالا یا پایین استفاده نمود و مفاهیم تصویری متفاوتی خلق کرد. استفاده مناسب از روشنایی و تاریکی عناصر، موجب تمرکز و جهت دهی به خط نگاه بیننده خواهد شد.
نمایی زمستانی از تهران. همراهی روشنایی و تاریکی، جلوه ویژه ای به تصویر بخشیده است.
اگر چه نقش روشنایی در کلیه عکس ها نقشی کلیدی است، اختلاف روشنایی عناصر تصویر در عکس های سیاه و سفید بیشتر نمود می یابد. در عکاسی سیاه و سفید، روابط بین تونالیته های مختلف از اصلی ترین عوامل تصویری در این عکس ها می باشد. در عکس سیاه و سفید به جای ثبت رنگ عناصر، تونالیته آنها به صورت طیفی از سفید تا خاکستری و سیاه ثبت می گردد. در تصاویری که کنتراست آنها بیشتر است مقادیر شدیدتری از تون های سیاه و سفید به همراه مقدار بسیار کمتری خاکستری میانه در تصویر وجود دارد. هر چه نواحی روشن تصویر بیشتر باشد، تون های روشن تصویر نیز بیشتر خواهد بود.
با استفاده از تفاوت های ایجاد شده در شدت تون های موجود در تصویر و همچنین توانایی بکارگیری طیف گسترده ای از تون های مختلف (از روشن تا تاریک) می توان جلوه های بصری ویژه ای در تصاویر خلق نمود.
اختلاف روشنایی و تاریکی در تصویر سیاه و سفید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گردآوری و تألیف: امیر دولتیاری
تاریخ نگارش/آخرین ویرایش: 1397/3/18
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مراجع:
1_Harald Mante (1977). La composition en photographie. Dessain et Tolra, Paris .
(ترجمه فارسی: ترکیب بندی در عکاسی، پیروز سیار، چاپ 14، سروش،1391)
2_Bruce Barnbaum (2010). The Art of Photography: An Approach to Personal Expression. 1st ed.
(ترجمه فارسی: هنر عکاسی، رویکردی به بیان شخصی در عکس، صادق طاهری، چاپ یکم، نشر پشوتن،1396)
3_David Prakel (1977). Basic Photography 01: Composition. AVA Publishing SA, London.
(ترجمه فارسی: ترکیب بندی در عکاسی، اسماعیل عباسی و احسان قنبری فرد، چاپ اول، زبان تصویر،1393)
4_David Peterson (2016). 18 Composition Rules For Photos That Shine. Retrieve from www.digital-photo-secrets.com on Apr 22.
5_Michael Zhang (2015). 9 Photo Composition Tips, As Seen in Photographs by Steve McCurry. Retrieve from http://petapixel.com on Apr 24.
6_Andrew S. Gibson (2017). How to Create Strong Compositions Using Color Contrast. Retrieve from https://digital-photography-school.com on Oct 29.
7_Adam Dachis (2011). Basics of photography: Composition and Technique. Retrieve from http://lifehacker.com on Apr 22.
8_Thomas Fitzgerald (2017). Colour in Composition. Retrieve from http://blog.thomasfitzgeraldphotography.com on Apr 22.
9_Digital art (2015). 12 pro tips to improve your artistic composition. Retrieve from www.creativebloq.com on Apr 20.
10_Maiie Gardiner (2015). Bold Colours: How to Apply Colour Theory in Your Photo Compositions. Retrieve from https://photography.tutsplus.com on Apr 8.
11_Ron Bigelow (2017). Texture Photography. Retrieve from https://ronbigelow.com on Apr 8.
12_Darren Rowse (2017). 5 Elements of Composition in Photography. Retrieve from https://digital-photography-school.com on Oct 29.
مقالات مرتبط:
ـ عناصر پایه در ترکیب بندی: بخش 1- قطع تصویر و نقطه
ـ عناصر پایه در ترکیب بندی: بخش 2- خط و شکل
ـ اهمیت ترکیب بندی در عکاسی
ـ ژرفانمایی یا پرسپکتیو در عکاسی
ـ نسبت طلایی و قاعده یک سوم ها